یه خبر بد
متاسفانه می خوام مطلبم رو با یه خبر بد شروع کنم البته راجع به طاها نیست اما خب وقتی یه همنوع به خاطر بی مسئولیتی پرسنل بیمارستان باید رو تخت باشه این وظیفه هممونه که احساس مسئولیت کنیم!!
صبا فروزنده دختری ده ساله از سال 86 به دلیل سر درد به بیمارستان نمازی واقع در شیراز(شهری که از نظر امکانات اصلا بد نیستو من و طاها و خوانوادمونم تو این شهر زندگی میکنیم)مراجعه میکنه و متوجه میشه تومور مخچه داره و دکتر ها اون رو عمل میکنن و شانت رو سرش کار میذارن و برای مدتی حال صبا خوب بوده اما به دلیل درست کار نکردن شانت دوباره به بیمارستان مراجعه میکنه و دو بار دیگه تهت عمل قرار میگیره و شیمی درمانی و...
اما شانت درست کار نمیکنه و صبا نه بار دیگه عمل میشه حتی دچار مننژیت هم میشه ما این موضوع رو به مامان و بابای صبا نمیگن و صبا در سال 87 در ای سی یو به دلایل نا معلوم دچار ایست قلبی میشه چرا چون بیشتر پرسنل و دکترای بیمارستان یا حضور نداشتن یا حواسشون نبوده و هوشیاری اونها میتونست صبا رو نجات بده اما افسوس...
حالا صبا در زندگی نباتی به سر میبره و دکترا قطع امید کردن اما بابا و مامان صبا دلسوزانه از صبا مراقبت میککن و حتی بابای صبا یه کلیه شو فروخته تا دخترش رو بتونن عمل کنن!اونامعتقدند که صبا هم حق زندکی داره.
حالا من از همه شما خواهش میکنم به صبا دعا کنین!! اگه هممون دعا کنیم زودتر صبا خوب میشه و معجزه میشه من به معجزه معتقدم من که دعاشون میکنم بیایین و شما هم سر نمازاتون به فکر صبا باشین!
جهت اطلاعات بیشتر به blog.sabayepedar.netمراجعه کنین.لطفا!!